داستان انقراض نئاندرتالها همیشه با تصویری از جنگ و خشونت همراه بوده؛ تصویری از انسانهای مدرن که پسرعموهای تکاملی خود را از صحنهی روزگار محو میکنند. اما شاید دشمن اصلی، نه در میدان نبرد، که در بستری پنهانتر و حتی صمیمیتر نهفته بود: در ژنهای ما.
پژوهش جدیدی نشان میدهد که شاید بخشی از راز انقراض آنها در عشق و آمیزش با انسانهای مدرن (هوموساپینسها) پنهان شده باشد؛ یک ناسازگاری ژنتیکی ظریف که مانند زهری خاموش عمل کرده است.
داستان به حدود ۵۰ هزار سال پیش و به ژنی به نام PIEZO1 برمیگردد. این ژن نقشی حیاتی در عملکرد گلبولهای قرمز خون ما و توانایی آنها برای حمل اکسیژن دارد. پژوهشگران دریافتهاند که نئاندرتالها نسخهای از این ژن (نسخهی V1) را داشتند که باعث میشد گلبولهای قرمزشان اکسیژن را محکمتر به خود بچسبانند. در مقابل، انسانهای مدرن نسخهی دیگری (V2) داشتند که این اتصال را کمی سستتر میکرد و اکسیژن راحتتر آزاد میشد.
تا اینجای کار مشکلی نبود. یک جنین میتوانست در رحم یک مادر نئاندرتال یا انسان مدرن به خوبی رشد کند. اما تراژدی در نسلهای بعدی رقم میخورد.
تصور کنید یک مادر دورگه (که حاصل آمیزش نئاندرتال و انسان مدرن است و هر دو نسخه ژن V1 و V2 را دارد) جنینی را باردار است که ژنهایش را عمدتاً از پدر انسان مدرن به ارث برده (یعنی فقط نسخهی V2 را دارد). در این حالت، بدن مادر که برای انتقال اکسیژن به شیوهی نئاندرتالی سازگار شده بود، نمیتوانست اکسیژن کافی را از طریق جفت به جنین برساند. این عدم تطابق ژنتیکی، خطر سقط یا شکست بارداری را به شدت بالا میبرد.
این مشکل، مانند یک فرسایش تدریجی و خاموش، جمعیت نئاندرتالها را نسل به نسل تحلیل میبرد. در حالی که در جمعیت بسیار بزرگتر انسانهای مدرن، این ژنهای ناسازگار بهمرور رقیق و بیاثر میشدند، گروههای کوچک و منزوی نئاندرتالها در برابر این فشار ژنتیکی آسیبپذیرتر بودند.
این یافته میتواند توضیح دهد که چرا ما امروز در DNA هستهای خود رگههایی از ژن نئاندرتالها را داریم، اما هیچ اثری از DNA میتوکندریایی آنها (که فقط از مادر به ارث میرسد) در ما باقی نمانده است؛ شاید چون مادران دورگه در به دنیا آوردن فرزندان سالم با چالش روبرو بودند.
جالبتر اینکه، پژوهشگران معتقدند چنین ناسازگاریهای ژنتیکیای ممکن است هنوز هم مسئول برخی از موارد سقط جنین بیدلیل در دنیای امروز باشند.
البته دانشمندان تأکید میکنند که این تنها یک قطعه از پازل پیچیدهی انقراض نئاندرتالهاست و عواملی مانند بیماریها، تغییرات اقلیمی و انزوای جغرافیایی همچنان نقش مهمی داشتهاند. اما این کشف، یک پیچیدگی بیولوژیک و تراژیک به این معمای باستانی اضافه میکند: شاید نئاندرتالها نه فقط با جنگ، که با یک عشق مرگبار از بین رفتند.
0 نظرات