گهواره شلوغ بشریت: سه انسان، یک زمان، یک سرنوشت

بازنویسی یک فصل فراموش‌شده از داستان خانواده‌ی بشری

تا به حال به آلبوم عکس‌های خانوادگی‌تان نگاه کرده‌اید؟ به چهره‌ی پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها، به عموها و عمه‌هایی که شاید هرگز ندیده‌ایدشان، اما داستانشان بخشی از هویت امروز شماست. حالا تصور کنید بتوانیم این آلبوم را میلیون‌ها سال به عقب ورق بزنیم. به سپیده‌دمی که انسان بودن تازه در حال شکل گرفتن بود. چه تصویری در انتظار ماست؟ آیا مسیری مستقیم و روشن از یک نیای میمون‌نما تا انسان امروزی را می‌بینیم؟ یا با خانواده‌ای شلوغ و متنوع روبرو می‌شویم که در آن پسرعموهای دور و نزدیک، در کنار هم زندگی می‌کردند، رقابت می‌کردند و سرنوشت‌های متفاوتی داشتند؟

دانشمندان دهه‌ها با این پرسش دست‌وپنجه نرم می‌کردند. تصویر غالب، یک خط مستقیم و باشکوه بود؛ یک «رژه‌ی پیشرفت» که در آن هر گونه‌ی جدید، جایگزین گونه‌ی قدیمی‌تر می‌شد. اما یک کشف شگفت‌انگیز در آفریقای جنوبی، در منطقه‌ای که به درستی گهواره‌ی نوع بشر نام گرفته، در حال بازنویسی این فصل از داستان ماست.

در مجموعه‌ی غارهای دریمُولِن (Drimolen)، تیمی بین‌المللی از دیرینه‌شناسان با صحنه‌ای روبرو شدند که گویی در دل یک آزمایشگاه کیهانی قدم گذاشته‌اند. آن‌ها با استفاده از دقیق‌ترین روش‌های تاریخ‌سنجی، بقایای فسیلی دو جمجمه را بررسی کردند. یکی از این جمجمه‌ها، متعلق به یک کودک از گونه‌ی ما، یعنی انسان راست‌قامت بود.

انسان راست‌قامت (Homo erectus) یکی از نخستین اجداد مستقیم ما که با قامتی صاف، مغزی بزرگ‌تر و ابزارساز، اولین گونه از خانواده‌ی ما بود که از آفریقا به سراسر جهان مهاجرت کرد.

این جمجمه با قدمتی حدود دو میلیون سال، قدیمی‌ترین نمونه‌ی شناخته‌شده از هومو ارکتوس در جهان است و وجود نیای مستقیم ما را صدها هزار سال به عقب‌تر می‌برد. اما شگفتی اصلی اینجا نبود.
درست در همان لایه‌های زمین و با همان قدمت، جمجمه‌ی دیگری پیدا شد که به گونه‌ای کاملاً متفاوت تعلق داشت: پرامردم تنومند.

پرامردم تنومند (Paranthropus robustus) یک شاخه‌ی جانبی و منقرض‌شده از انسان‌تباران که پسرعموی دور ما محسوب می‌شود. آن‌ها آرواره‌ها و دندان‌های بسیار قدرتمندی برای جویدن گیاهان سخت داشتند و در نهایت بدون باقی گذاشتن نسلی، از صحنه‌ی روزگار محو شدند.

و این پایان ماجرا نبود. شواهد فسیلی از مکان‌های مجاور نشان می‌دهد که همزمان با این دو، گونه‌ی سومی نیز در همان حوالی پرسه می‌زده است: جنوبی‌کپی سدیبا.

جنوبی‌کپی سدیبا (Australopithecus sediba) گونه‌ای قدیمی‌تر و ابتدایی‌تر از انسان‌تباران که ترکیبی از ویژگی‌های میمون‌مانند و انسان‌مانند را داشت و زمانی تصور می‌شد جد مستقیم انسان باشد.
این کشف، تصویر ساده‌ی رژه‌ی پیشرفت را برای همیشه در هم شکست. دو میلیون سال پیش، دشت‌های آفریقای جنوبی یک خیابان یک‌طرفه به سوی آینده نبود، بلکه یک محله‌ی شلوغ و پرهیاهو بود. در این محله، حداقل سه نوع انسان متفاوت در کنار هم زندگی می‌کردند: نیای مستقیم ما (هومو ارکتوس) که آینده از آنِ او بود، پسرعموی تنومند و گیاهخوار ما (پارانتپوس) که به بن‌بست فرگشتی رسید، و آخرین بازماندگان یک دودمان قدیمی‌تر (آسترالوپیتکوس) که واپسین نفس‌های خود را می‌کشیدند.
اینکه آن‌ها چگونه با هم تعامل داشتند، آیا از هم دوری می‌کردند یا برای منابع محدود با یکدیگر رقابت می‌کردند، پرسش‌هایی است که دانشمندان اکنون به دنبال پاسخ آن هستند. اما یک چیز قطعی است: داستان ما، داستانی خطی نیست، بلکه حکایت یک درخت سرسبز و پرشاخ‌وبرگ است که بسیاری از شاخه‌هایش خشکیدند تا تنها یک شاخه، یعنی ما، باقی بماند و این داستان را روایت کند.

ارسال یک نظر

0 نظرات